لبان ات کتاب اند
که با یک بوسه
خوانده می شود .
--------------------
تن تو کتابخانه ای است
که من گاه به گاه
به آن مراجعه می کنم .
------------------------
بستر
کتاب لذت است
گشوده برای دو خواننده .
------------------------------
هماغوشی ما
کتابی است بسته
که خود را می نویسد .
شعر: جمال جمعه شاعر ، مترجم وپژوهش گر عراقی
ترجمه: حمزه کوتی
چیزای دیگهایم وسط همآغوشی هستن ، که به هیچ وجهی نمیشه به کتاب ربطش داد !
مثه صدای لذت بخشمون ..
نکته ظریفی بود... اشکالش پای شاعر...یادم باشه خودم خواستم شعر بگم اینا رو رعایت کنم
این شعر حرف نداشت. ممنون.
راستی موقع ورق زدن کتاب هم یه صداهایی از خودش در میآرهها!