یادداشت های یک شیزو

یگانه تفاوت شما با دیوانگان در این است که آنها در اقلیت اند

یادداشت های یک شیزو

یگانه تفاوت شما با دیوانگان در این است که آنها در اقلیت اند

یادداشت های نقطه صفر (۳)

ای که گفتی انتظار از مرگ جان فرساتر است

کاش می مردم ولیکن انتظاری داشتم

------------------------------------------

یک آن شد این عاشق شدن

دنیا همان یک لحظه بود

آن دم که چشمانش مرا از عمق چشمانم ربود

(افشین یداالهی)

-----------------------------------------------

تو را می بویند و می بوسند

اما در ذهن خود برایت طناب دار می بافند

----------------------------------------------

خاطره شکلی از دیوار است

و

فراموشی شکلی از آزادی

نظرات 5 + ارسال نظر
هما چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 20:06

چی شده شیزو جان...اینا رو چرا نوشتی ؟ چرا اینقدر به هم ربط ندارند؟

ولی
با این آحریه خیلی موافقم : (فراموشی شکلی از آزادی)

کلا این عنوان (یادداشت های نقطه صفر ) مال وقتایی ست که یه سری حرف بی ربط به هم دارم... یه روزایی میشه که زندگی مطابق میل آدم نمیره جلو دیگه ... درست میگی اینا هیچ ربطی به هم ندارن مثل خیلی چیزا و اتفاقای دیگه زندگی که به هم ربط ندارن

سارا چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 20:06 http://sarahhhh.blogfa.com

شعر افشین یداالهی خیلی خوجگل بود

افشین یداللهی یه موقع هایی بدجور حال میده

بهار پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:34

واسه اولی:چه میخوکوب کننده بود واسه من..........آدم بی انتظارو بی آرزو.....خواهد مرد.........

انتظار کی به پایان می رسی؟ اما نمی دانم وقتی به پایان رسیدی چگونه زندگی کنم !

بهار پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 18:49

هومممممممممممممم
مرسی شیزو جان چسبید مثل یه لیوان آب پرتغال!

متین جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:15 http://gahnevesht-matin.blogfa.com

وقتی که من عاشق شدم ،

شیطان به نامم سجده کرد ،

آدم زمینی‌تر شد و

عالم به آدم سجده کرد ..

من بودم و چشمان تو ،

نه آتشی و نه گِلی ،

چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد